سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حدیث امید

 

شاگرد امام صادق علیه السلام نقل می کند :
در یکی از سفرها هزینه من تمام شد و یکی از یارانمان گفت: امیدت به کیست؟
گفتم: فلانی . گفت: در آن هنگام به خدا سوگند حاجتت روا نمی شود و به آرزویت نمی رسی و طلب خود را به دست نمی آوری!
گفتم: تو را چه شده ؟ خدا رحمتت کند .
گفت: امام صادق علیه السلام حدیث کرد به من که به تحقیق در یکی از کتابها خوانده که خداوند متعال فرمود:

به عزتم و جلالم و عظمتم و ارتفاع مکانم بر عرش سوگند که امید هر آن کس را که به غیر من امیدوار باشد ، قطع می کنم و آرزویش را به یأس بدل می کنم و در میان مردم لباس مذلت برایش می پوشانم . و او را از قرب خودم دور می کنم و از وصلم دورش می سازم .

آیا در شدت ها به غیر من امید می بندد ، حال آنکه شداید در دست من است ؟

و به غیر من امیدوار می شود و با فکرش درِ دیگری را می زند، در صورتی که آن در بسته است و درِ لطف من برای هرکس که مرا بخواند ، گشوده و باز است؟
پس کیست که در سختی هایش به من امیدوار باشد ؟
و کیست که در امر مهمی به من امیدوار باشد و من امید او را قطع کنم ؟

من آمال بندگانم را در پیش خود محفوظ قرارداده ام ، ولی آنها به حفظ من راضی نیستند.

آسمانها و زمینم را از ملائکه ها پر کرده ام، کسانی که از تسبیح من دچار ملال و خستگی نمی شوند و امرشان کرده ام درهای موجود میان من و بندگانم را نبندند، ولی آنها (بندگانم) به قول من اعتماد نمی کنند.
آیا نمی داند کسی را که من با مشکلی از مشکلاتم در رحمت بر او ببندم، کسی جز من نمی تواند مالک کشف و رفع آن شود ؟

پس او را چه شده که پس از اذن دادنم بر او، او را ناله کننده بر درگاه خود نمی بینم ؟
با جودم چیزی (نعمت) را که از من نخواسته بود برایش عطا کردم و سپس آن (نعمت) را از او گرفتم، پس بازگشت آن (نعمت) را از من مسئلت نمی کند و از غیر من می خواهد، آیا مرا اینگونه می بیند که قبل از مسئلت با عطا آغاز کنم آنگاه آن را از من بخواهد، من جواب ندهم ؟

آیا من بخیل هستم تا بنده ام به من بخل ورزد ؟
آیا عفو و رحمت به دست من نیست ؟
آیا من جایگاه (برآورنده) آرزوها نیستم ؟

پس کیست غیر از من که قطع کند ؟ آیا امیدواران به غیر من نمی ترسند که به آنها (غیر من) امید می بندند؟ پس اگر اهل آسمان من و اهل زمین من، همگی به من امید بندند و من همه آنچه را که امید آنهاست برایشان عطا کنم، از ملک من ذره ای کاسته نمی شود.
و چگونه کم گردد ملکی که من قیّم آن هستم ؟
پس بدا بر ناامیدشدگان از رحمت من،
و بدا بر هرکس که عصیانم می کند و مراقب من نیست !


+ نوشته شـــده در دوشنبه 90 خرداد 16ساعــت ساعت 5:14 عصر تــوسط مرتضی صادقی | نظر بدهید
برچسب ها: مذهبی، مدیریت